نماز؛ بهترین عمل برای بازسازی اعمال زشت
اشاره: آنچه پیش رو دارید بخش دوم و پایانی گزیدهای از سخنان آیتا... مصباح یزدی در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ 28/6/87 بیان شده است.
قدردانی از اولیای خدا؛ کمترین پاسداشت آنان
بزرگترین نعمتها در این دنیا، وجود اولیای الهی است، به ویژه چهارده معصوم(ع) که گل سرسبد خلقت هستند. خدا برای قدردانی از وجود آنان و برای استفاده بیشتر انسان از برکات وجود آنان، امتیازاتی برای این خانواده قرار داده است. از جمله امتیازات مسأله خمس است. بخشی از خمس به فقرای سادات اختصاص دارد. در مقابل زکات بر آنها حرام است. یک فلسفه آن این است که تصور مردم از زکات این است که، با زکات قسمت آلوده اموال را، جدا میکنند. اگر از این اموال به اهل بیت(ع) داده شود به آنها نیز مثل سایر فقرا، از چرک اموال کمک میشود. از همین رو خدا نخواسته است تا چنین تصوری در اذهان مردم باشد. این برای آن است تا ما از راه احترام به فرزندان پیغمبر(ص) و خاندان پیغمبر، به اهمیت مقام پیغمبر(ص) پی ببریم و همیشه تلاش کنیم تا یاد پیغمبر(ص) را در جامعه زنده نگه داشته و به آنان احترام کنیم. از جمله امتیازاتی که خدا برای پیغمبر(ص) قائل شده آن است که مسلمانان در حضور پیغمبر(ص) باید کمال ادب را رعایت کنند، نباید بلند سخن بگویند و به ایشان بیاحترامی کنند “لا تَرفَعُوا ا‡َصواتَکُم فَوقَ صَوتِ النَّبِیِّ”؛ در جایی که پیغمبر(ص) حضور دارند کسی نباید صدایش بلندتر از صدای پیغمبر باشد. اگر چنین ادبی را رعایت نکنند، و با پیغمبر(ص) نیز همچون دیگران رفتار کنند، این کار اعمال خوب آنها را نابود میسازد. در روایات آمده است که در زمان پیغمبر(ص) کسانی به پشت در خانه پیغمبر(ص) آمده و میایستادند و فریاد میزدند: “یا محمد! خانه هستی؟ کارَت داریم! بیا بیرون!” پیامبر خدا را آنگونه صدا میکردند که فردی عادی را صدا میزدند. در سوره حجرات برای این رفتار بیادبانه مردم، آیاتی نازل و دستور داده شد این رفتار بیادبانه را ترک کنید، اگر این ادب را رعایت نکنید، اعمال شما نابود میشود: “ا‡َن تَحبَطَ ا‡َعمالُکُم،” رعایت نکردن ادب در حضور پیامبر(ص) در ظاهر کار حرامی نیست، امّا پیغمبر(ص) خدا بر مردم حقی دارد که باید او را احترام کنند و بیاحترامی کردن نسبت به او اعمال انسان را نابود میکند. اگر انسان نسبت به کسی احترام قائل بوده و او را دوست داشته باشد، هرگز بیادبانه و به دور از احترام با او سخن نمیگوید.
قدرت یک قطره اشک در عزای فرزند پیامبر(ص)
هنگامی که کوچکترین بیادبی و جسارت به ساحت بالاترین و شریفترین انسانها یعنی وجود پیغمبر اکرم صلی ا... علیه و آله میتواند همه اعمال انسان را نابود سازد، آیا نمیشود احتمال داد که در مقابل آن نیز بعضی از اعمال که در ظاهر خیلی کوچک است اعمال بد را نابود سازد؟ یک قطره اشک در عزای فرزند پیغمبر (ص) آیا نمیتواند چنین کاری کند؟ آن هم اشکی که نشانه محبت و ارتباط قلبی و احترام به ایشان باشد؟ همانگونه که اثر ویرانگر و منفی جسارت و بیادبی به عزیزان خدا و اولیای او بسیار زیاد است، اثر سازنده و مثبت احترام و محبت به آنان، نیز زیاد و فوق العاده است. از اینجا میتوان فهمید که ملاک ما در ارزشیابی اعمال، خیلی واقعی نیست. مقیاسهای دیگری نیز در کار است که باید از پیامبر خدا (ص) و خاندان او یاد گرفته و بفهمیم.
نماز؛ بهترین عمل برای بازسازی اعمال زشت
یک سلسله اعمال است که آثار خوب اعمال دیگر را از بین میبرد. اما اینگونه نیست که هر عمل بدی هر عمل خوبی را از بین ببرد باید دید آیات و روایات چه نشان میدهند. قرآن میفرماید: “ا‡َقِمِ الصَّلاهَِ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیلِ اِنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ” در دو طرف روز و پاسی از شب، نماز را به جا بیاور. سپس قاعده کلی را میفرماید: “اِنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ” کارهای خوب کارهای بد را از بین میبرد. مسلم است که یکی از کارهای خوبی که، اعمال بد را از بین میبرد، نماز است. در روایتی از امام معصوم (ع) آمده است اگر به گناهی مبتلا شدید، تلاش کنید پس از آن، دو رکعت نماز بخوانید. برای آنکه نور نماز دل تاریک انسان را روشن نموده و زمینه توبه را فراهم کرده و او را از عمل زشت در حضور خداوند، پشیمان و شرمگین میگرداند. این پشیمانی باعث پذیرش توبه میشود: “کَفَی بِالنَّدَمِ تَوبَهًِ”.
تبدیل کارنامه سیاه به نامه سفید
در جایی دیگر قرآن میفرماید: “ا‡ُولئِکَ یُبَدِّلُ اللّهُ سَیِّئاتِهِم حَسَناتٍ” کسانی که توبه نموده و ایمان داشته و عمل صالح انجام دهند، و دست از کارهای زشت کشیده و ایمان خود را نگه دارند، خداوند کار بد آنان را تبدیل به عمل خوب میکند. کمترین چیزی که مفسرین در ذیل این آیه گفتهاند این است که معنای تبدیل سیئات به حسنات آن است که نامه اعمالی که پر از گناه بوده، از گناهان پاک میشود، سپس توبه از گناه به عنوان عمل صالح نوشته شده و بدین ترتیب بدیها رفته و به جای آن خوبیها میآید. این سادهترین تفسیر است. برخی مفسرین تفسیرهای دیگری بیان نموده و گفتهاند لطف خدا تا آنجاست که اگر انسان در مقابل خدای متعال سر تسلیم فرود بیاورد و بفهمد که بنده است و بنا داشته باشد که بندگی کند، آنقدر عزیز میشود که خدا اشتباهات و لغزشهای او را تبدیل به خوبیها میکند. این نیز یک نوع تأثیرگذاری و تأثیرپذیری در میان اعمال است.
پاکم کن و اصلاح؛ ای خدای غفور!
در دعای امام سجاد (ع) به این نکته توجه شده و ایشان از خداوند میخواهند: خدایا به من توفیق بده تا کارهای خوبی انجام دهم به نحوی که کارهای بدم را نیز از بین ببرد. نخست آنکه توفیق انجام عمل نیکی را بدهی که کارهای زشت گذشته را از بین ببرد و دوم: ویژگی این اعمال به گونهای باشد که باعث دوری من از گناه شود. هم گذشته را اصلاح کند و آینده را هم تأمین کند. سپس میگوید خدایا! به من توفیق بده تا کارهایی انجام دهم که هیچ فرشتهای بهتر از آن کار را انجام نداده است. کارهایی انجام دهم که از کارهای همه فرشتگان بالاتر باشد. این خواسته را کسی میگوید که بر همه حقایق احاطه دارد و میداند که این کار شدنی است. انسان اگر از خدا بخواهد و خدا توفیق بدهد تا انسان قدر نعمتهای او را بداند، به جایی میرسد که هیچ فرشتهای به آن مقام نرسیده است. امام سجاد(ع) میفرماید: من این خواسته را از تو میخواهم تا در این ماه رمضان به من توفیق دهی که عباداتم به گونهای باشد که ارزش کار فرشتگان هم به اندازه آن عبادات نباشد. در این عبارت یک احتمال دیگر نیز وجود دارد که منظور از ملائکه همه ملائکه نباشند؛ بلکه منظور ملائکهای باشند که اعمال دیگران را گزارش داده و نامه اعمال دیگران را مینویسند. به این معنا، عمل به گونهای خواهد بود که فرشتگانی که اعمال مردم را مینویسند، در میان اعمال مردم بهتر از عمل من، نیابند. نه عمل خود ملائکه. بلکه عمل من بهتر از اعمال سایر انسانها باشد، که ملائکه آن اعمال را پیش تو میآورند. این نیز میتواند احتمالی باشد، با آنکه این احتمال نه با ظاهر لفظ و نه با سیاق کلام چندان سازگار نیست.
“وَ ا‡َن نَتَقَرَّبَ اِلَیکَ فِیهِ” به ما توفیق بده تا در این ماه به سوی تو نزدیک شویم “مِنَ الأَعمَالِ الزَّاکِیَهِِ” و با اعمال پاک به تو تقرب بجوییم “ بِمَا تُطَهِّرُنَا بِهِ مِنَ الذُّنُوبِ” غیر از آنکه اعمال پاک و صالح است، وسیلهای برای تطهیر سایر گناهان ما نیز باشد. “وَ تَعصِمُنَا فِیهِ مِمَّا نَستَأنِفُ مِنَ العُیُوبِ” اگر موفق شوم اعمالی انجام دهم تا همه گناهان گذشتهام پاک بشود؛ آنچنان نورانیتی به آن عنایت فرما تا در روح من زمینهای را فراهم کند که باعث دور شدن از گناه شود. توفیق بده تا اعمال و عبادات، ما را از مبتلا شدن دوباره به گناه، حفظ کند. و در پایان میخواهد: “حَتَّی لا یُورِدَ عَلَیکَ ا‡َحَدٌ مِن مَلائِکَتِکَ اِلا دُونَ مَا نُورِدُ مِن ا‡َبوَابِ الطَّاعَهِِ لَکَ،” عمل ما به گونهای باشد که هیچ فرشتهای چنین کاری را، از انواع اطاعت، نزد تو نیاورد، مگر آنکه آن کار پایینتر از اعمال ما باشد؛ یعنی به ما توفیق بده که عملی به جا بیاوریم که فرشته هر چه نزد تو میآورد، ما بهتر از آن را آورده باشیم. این نقطه اوجی است که انسان ممکن است در رفتار خود از خدا بخواهد؛ غیر از اینکه گذشتهها را اصلاح و آباد کرده، جلوی آلودگیهای آینده را نیز میگیرد و مقام خود را از فرشتگان یا حداقل از سایر مردم، بالاتر میبرد.
منبع :http://www.partosokhan.ir/page.asp?Number=456&Category=379